سوخت، از ابتدا تا نفت/ نفت، از ابتدا تا امروز
⭕️دوره شرکتهای غولآسا
?نفت خبر- برای درک چگونگی عملکرد صنعت نفت و گاز، بررسی و فهم چگونگی تحول این صنعت در طول زمان اهمیت بسزایی دارد. در واقع تاریخ این صنعت نشان میدهد که چگونگی و حدود توسعه آن ارتباط مستقیمی با این موضوع دارد که چه کسی در حال کنترل ذخائر کلیدی نفت و گاز است.
?دوره اولین کمپانیهای ابر قدرت نفتی دنیا: استاندارد اویل، رویال داچ شیل و بریتیش پترولیوم
?زمانی که جان.دی راکفلر در سال 1865 حرفه خود را با کمپانی استاندارد اویل، در زمینه پالایش آغاز کرد تبدیل به اولین “بارون” این صنعت شد. از آن زمان و تا سال 1879 استاندارد اویل نه تنها کنترل 90 درصد از ظرفیت پالایش در ایالات متحده را در دست داشت بلکه خطوط لوله و سیستمهای جمعآوری را نیز کنترل میکرد. پس از آن و در پایان قرن نوزدهم تسلط استاندارد اویل به حوزههای اکتشاف، تولید و بازاریابی نیز افزایش یافته بود. این کمپانی امروز همچنان در حال فعالیت است و اکسون موبیل جانشین آن است.
?زمانی که راکفلر در حال ساختن امپراطوری خود در آمریکا بود، خانوادههای نوبل و روتسچیلد در حال رقابت برای چیرگی بر تولید و پالایش نفت روسیه بودند. در ادامه این رقابت و در جستجو برای یک شبکه حمل و نقل جهانی برای یافتن بازارهای فروش نفت سفید، روتسچلیدها اولین تانکرهای نفتی خود را به سک معاملهگر بریتانیایی به اسم مارکوس ساموئل سفارش دادند. نخستین این تانکرها با الهام از نام یک نوع صدف دریایی مورکس نام گرفت و به پرچمدار حمل و نقل و تجارت شل تبدیل شد، تجارتی که موریس ساموئل در سال 1897 شکل داد.
?رویال داچ پترولیوم فعالیت خود را در بخش هلند شرقی هندوستان و در اواخر دهه 1800 آغاز کرد و تا سال 1892 عملیاتهای تولید، لولهکشی و پالایش آن یکپارچه شده بود. در سال 1907 رویال داچ و شرکت حمل و نقل و تجارت شل موافقت کردند تا با هم ادغام شده و تبدیل به شرکت رویال داچ شل گروپ شوند.
?همچنین در سال 1907، کشف نفت در ایران توسط یک معدندار سابق و حکومت شاهنشاهی منجر به شکل گیری شرکت نفتی آنگلو-پرشین شد. پس از آن و در سال 1914 در پی تحولاتی در ایران و همچنین به منظور اطمینان از تامین نفت نیروی دریایی سلطنتی انگلستان در سالهای منتهی به جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا 51 درصد از سهام این کمپانی را خرید. این شرکت در سال 1954 به بریتیش پترولیوم تبدیل شد و اکنون نیز به بی.پی مشهور است.
امروزه این سه شرکت، شل، اکسون موبیل و بی.پی همچنان به عنوان سه شرکت اصلی ابر قدرت در حوزه نفت در نظر گرفته میشوند.
?در نهایت با کشف میدان اسپیندلتاپ در ایالت تگزاس آمریکا، شرکتهایی مانند گلف اویل، تگزاکو و دیگران در این حوزه فعال شدند. در این دوران تسلط ایالت متحده آمریکا در حوزه نفت بر کسی پوشیده نبود و تجلی این تسلط نیز ثبات قیمت نفت در خلیج مکزیک بود، صرف نظر از اینکه نفت در کجای جهان در تولید شده باشد.
?با آغاز جنگ جهانی اول، نفت تبدیل به یک منبع انرژی استراتژیک و یک جایزه ژئوپلوتیک فوقالعاده شد. در دهه 1930 امتیازات اکتشافهای بزرگ در عربستان سعودی، کویت و لیبی به کمپانیها اعطا میشد و گلف اویل، بی.پی، تگزاکو و شورون درگیر این مساله شدند.
?بر اساس این اکتشافها یک کارتل شامل هفت شرکت تشکیل شد که در بیشتر قرن بیستم تجارت نفت و گاز جهان را کنترل میکرد. آنها به عنوان هفت خواهر نفتی شناخته میشدند: اکسون (اصل استاندارد اویل)، رویال داچ/شل، بی.پی، موبیل، تکساکو گلف و شوروون.
?در دهه 1950، تغییرات فراوانی رخ داد که کنترل تولید و قیمت گذاری نفت و گاز را از “نفت بزرگ” و کشورهای مصرفکننده نفت به کشورهای تولید کننده منتقل کرد. دولتهای بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت به ویژه در خاورمیانه و آمریکای جنوبی متوجه شدند که اتحاد کمپانیهای نفتی (IOCs) در کشورهای آنها به گونهای عملیات اجرا میکنند که گویی این کشورها ابزارهایی برای کشورهای مبدا این کمپانیها (معمولا ایالات متحده یا اروپا) هستند. به دلایل اقتصادی و ژئوپلوتیک، رهبرهای کشورهای تولید کننده شرروع به اعلام اختیار برای کنترل منابع نفت و گاز کشورهای خود و ثروت همراه با آن کردند.
در سال ۱۹۶۰ دولتهای ونزوئلا، عربستان سعودی، کویت، عراق و ایران برای مفهوم بخشیدن به قدرت تازه یافتهشان و البته به منظور مذاکره با سازمانهای بینالمللی در مورد مسائل مربوط به تولید، قیمت و حقوق قراردادهای آینده نفت، سازمان کشورهای صادر کننده نفت و یا همان اوپک را تشکیل دادند. اوپک در طول دهه اول حیات خود تاثیر کمی بر صنعت نفت داشت، اما در اوایل دهه ۱۹۷۰ و در اثر تلاقی افزایش تقاضا برای انرژی، مذاکرات مجدد در مورد شرایط تجارت در لیبی توسط معمر قذافی و جهارمین جنگ اعراب و اسرائیل این جریان تغییر کرد. اوپک نیروی سیاسی و اقتصادی قابل توجهی را از خود نشان داد و البته برآوردها هم نشان داد که ۸۱ درصد ذخائر نفت جهان به کشورهای عضو این سازمان تعلق دارد. نکته قابل توجه دیگر آن است که عربستان سعودی، ایران و ونزوئلا به ترتیب عمده ذخائر نفت در بین اعضای اوپک را دارا هستند.
ذخائر نفتی دیگر دنیا که خارج از اوپک قرار دارند شامل دریای شمال(تحت کنترل انگلیس، نروژ، دانمارک، آلمان و هلند)، ماسههای نفت کانادا و ذخائر آبهای عمیق در برزیل و خلیج مکزیک هستند.
سیاستهای اوپک که مقر آن در وین قرار دارد عمدتا در واکنش به تلاش کشورهای غربی برای پایین نگه داشتن قیمت نفت شکل میگرفت. این سازمان به کشورهای تولید کننده نفت این امکان را میدهد تا درآمد خود را از طریق هماهنگسازی سیاستها و قیمتها تضمین کنند. در واقع عضویت در اوپک به یک کشور در چشم جامعه جهانی اعتبار میدهد.
ایالات متحده آمریکا به صورت تاریخی اوپک را به عنوان تهدیدی برای عرضه انرژی ارزان قیمت در جهان میداند چرا که این کارتل نفتی قادر است بر اساس میل خود قیمت نفت را در بازارهای جهانی بالا نگه دارد. علاوه بر آن، سیاست فعلی آمریکا مبنی بر کاهش وابستگی به نفت خاورمیانه که تحت سلطه اوپک است میتواند مشکلات دیپلماتیکی را برای کشورهایی که منافع آنها به ایالات متحده وابسته است ایجاد کند.
خطر مشارکت و عضویت در اوپک البته این است که کشورهای عضو قادر نیستند که سهمیه تولیدشان را خود تعیین کنند. این مساله میتواند مشکل ساز باشد چرا که منافع اقتصادی و سیاسی کشورها به طور وسیعی با هم تفاوت دارد.
امروزه اعضای اوپک عبارتند از: الجزایر، آنگولا، اکوادور، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ونزوئلا.
در نهایت اوپک نه تنها کنترل تولید و قیمتگذاری را از اتحاد کمپانیهای نفتی (IOCs) غرب به کشورهای تولیدی تغییر داد بلکه امتیاز آغاز دوره شرکت ملی نفت (NOC) را نیز از آن خود کرد. عصری که در مطلب بعدی به آن خواهیم پرداخت.