دکتر یاسرهشترخانی تحلیگر مسائل سیاسی در حوزه بینالملل درباره کشورهایی که درگیر جنگ تجاری هستند،مینویسد: بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، آمریکا و چین در بزرگترین جنگ تجاری از دهه ۱۹۳۰ درگیر بودند. طی این دوره، تعرفهها بر صدها میلیارد دلار کالاهای تجاری دو طرف بالا رفت و تحتتاثیر این اقدام، بازارها با چالشهایی روبهرو شدند. همچنین اقتصاد جهان در معرض رکود قرار گرفت. طی چهار سال گذشته، جنگ تجاری چین و آمریکا موضوع تحقیقات اقتصادی هر دو کشور بوده و پرسشهای گوناگونی درباره آن مطرح است. یکی از مهمترین سوالات این است که کدامیک از این دو کشور، در این جنگ پیروز شده است؟ یافتن پاسخ به شکلی تعجبآور، دشوار است و تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده، حاوی درسهایی برای آن دسته از کشورهاست که وسوسه میشوند، از تعرفه بهعنوان سلاح استفاده کنند.
اقتصاددانان عموما معتقدند، هیچیک از دو کشور در این جنگ پیروز نشده است؛ زیرا جنگ تجاری در قالب بالابردن تعرفه بر کالاهای صادراتی طرف مقابل سبب میشود، هزینهها برای هر دو طرف بالا برود. اگر این ادعا صحیح باشد، ایالاتمتحده که آغازگر جنگ تجاری بوده و بر ۷۵درصد تمام کالاهای صادراتی چین تعرفه بالا اعمال کرده است تا رفتار تجاری این کشور را تغییر دهد، در این جنگ شکست خورده؛ زیرا موفق نشده است سیاستهای تجاری پکن را تغییر دهد و هزینه واردات کالاها در آمریکا بالا رفته است. شواهد زیادی این ایده را تایید میکنند. ماه مه سال ۲۰۱۸، هیات تجاری دولت آمریکا در سفر به چین، درخواستهای خود را مطرح کرد که شامل کاهش کسری تجاری در روابط دو کشور به میزان ۲۰۰میلیارد دلار، پایانبخشیدن به اعطای یارانه به بخش فناوری پیشرفته از سوی دولت چین، متوقفکردن اعمال فشار بر شرکتهای آمریکایی و رعایت کامل حقوق داراییهای معنوی بود. این درخواستها چنان بزرگ و فراگیر بود که مایکل پیلسبری، متخصص چین در موسسه هادسون و از طرفداران ترامپ درباره آن گفته بود: «آنچه از چین خواستهایم، مانند آن است که گروهی از پکن به واشنگتن سفر کند و از ما بخواهد، قانون اساسیمان را تغییر دهیم.»
دولت آمریکا برای وادار کردن پکن به قبول این درخواستها چهار بار تعرفه بر کالاهای صادراتی چین را بالا برد و به این ترتیب، متوسط تعرفههای اعمالشده بر کالاهای چینی از ۱/ ۳درصد به ۲۱درصد افزایش یافته است. دولت چین با اقدامات مشابه، به این رفتار آمریکا واکنش نشان داد. اقتصاددانان معتقدند، تاثیر اعمال تعرفههای یادشده از سوی دو کشور بر کالاهای صادراتی یکدیگر، بر اقتصاد جهان شدیدتر از تعرفههایی است که در دهه ۱۹۳۰ اعمال شد و بر شدت رکود بزرگ در آن دوره افزود. در ژانویه سال ۲۰۲۰ دو کشور فاز نخست توافق تجاری را امضا کردند و این نوعی آشتی در جنگ تجاری محسوب شد. اما این توافق به کاهش تعرفهها منجر نشد؛ بنابراین فشارهای آمریکا بر چین ادامه پیدا کرده است. بهرغم تداوم فشارها، تغییر محسوسی در روابط تجاری دو کشور ایجاد نشده است. چین به تعهدات خود در فاز نخست توافق تجاری، یعنی افزودن بر خرید کالاهای آمریکایی به طور کامل، عمل نکرده است. از سوی دیگر، به درخواستهای آمریکا در حوزه عدمسرقت فناوری و… اصلا عمل نشده است. در واقع، بنا بر اعلام نماینده تجاری آمریکا، چین در حوزههایی که عامل نگرانی واشنگتن است، هیچ اقدامی انجام نداده که زمینه رفع نگرانیها را فراهم کند.
گزارش جدید منتشرشده از سوی نماینده تجاری آمریکا، حاوی همان محتوایی است که سال ۲۰۱۷ در آن مشاهده شد؛ یعنی چین، همچنان حقوق داراییهای معنوی را رعایت نمیکند، به شرکتهای آمریکایی فشار وارد میکند تا فناوری خود را در اختیار پکن قرار دهند و از شرکتهای خود در برابر رقابت خارجی حمایت میکند. یکی از مشاوران حقوقی آمریکا میگوید: «کاملا روشن است که چینیها هیچ تغییری نکردهاند. ما کاری کردیم که سیاستهای تجاری پکن برای این کشور پرهزینه شود، اما آنها همچنان همان سیاستها را دنبال میکنند. البته هنوز خیلی زود است که بخواهیم برنده یا بازنده جنگ تجاری را مشخص کنیم.» رابرت لایتینر، نماینده ترامپ در حوزه تجارت میگوید: «در یک حوزه بسیار مهم، آمریکا پیروز شده است. جنگ تجاری با چین نشان داد که چطور چین با لطمهزدن به کارگران آمریکایی به ثروت رسیده و چطور پکن با اعطای یارانه، توسل به سرقت فناوری و اعمال فشار بر شرکتهای آمریکایی به رشد اقتصادی دست پیدا کرده است. »
میتوان گفت، در سالهای اخیر هیچ تحول مثبتی در روابط تجاری آمریکا و چین و حل اختلافات رخ نداده است. دولت ترامپ، چین را به پنهانکاری در زمینه شیوع ویروس کرونا متهم کرد و دولت بایدن، بر سر تایوان و حمایت چین از روسیه با پکن وارد چالش شده است. چین نیز آمریکا را به تلاش برای جلوگیری از پیشرفت خود متهم کرده است.