برابری حاکم

بخش سوم از فصل اول (کتاب حقوق بین‌الملل)

ایده دولت مستقل یکی از اصول اسطوره­ای است که از دو سال گذشته، از زمان افول نظم و ترتیب روابط سیاسی بر اساس امپراتوری­‌ها، مذهبی یا سکولار، حاکی از حیات سیاسی دو یا سه قرن گذشته است. ایده حاکمیت یا دقیق­‌تر، برابری حاکمیتی- معادل بین‌­المللی این اصل است که مردان متولد می­‌شوند و آزاد و با حقوق برابرند و یا به ­عنوان یک نشان حلقه‌­ای، به یاد داشته باشید که شما بی‌نظیر هستید. درست مثل هر کس دیگری. در حقوق بین‌­الملل، این اصل در ماده 2 منشور سازمان ملل منعكس شده است، كه ثبت می­‌كند كه سازمان ملل مبتنی بر اصل برابری مستقل همه اعضای آن است.

چین (جمعیت تخمین زده شده در سال 2014، مطابق دفتر کتاب CIA ، 1،356 میلیون نفر؛ مساحت تقریبی 9.6 میلیون کیلومتر مربع) و نائورو (تخمین زده شده جمعیت 9،488 نفر؛ مساحت تقریبی 21 کیلومتر مربع) کشورهای مستقل برابر هستند و هرکدام از آن­ها یک رأی به­ عنوان کشور عضو در مجمع عمومی سازمان ملل دارند. چین دیگر نمی­‌تواند نائورو را وادار به ثبت نام کند، مثلاً کنوانسیون تغییر آب و هوا نسبت به نائورو می‌­تواند چین را وادار به انجام این کار کند، هرچند که هر دو کشور در حقیقت تصمیم گرفته­‌اند که طرفین معاهده خاص شوند. مانند زندگی بشر، اختلافات گسترده در قدرت و ثروت مجاز به خنثی کردن این اصل نیست که از نظر قانون (اگر هیچ جای دیگری) و نه می­‌توانند وصیت خود را بر دیگری تحمیل کنند.

ارزش واقعی اصل برابری حاکمیتی برای هر کشور خاص یک سؤال جالب است. اما اهمیت آن برای سیستم حقوقی بین­‌المللی بسیار مهم است. این ویژگی­های اساسی معماری سیستم را ایجاد می­‌کند.

هر کشوری آزاد است که با سایر کشورها معاهدات منعقد کند و هیچ پیمانی برای یک کشور الزام­‌آور نیست، مگر اینکه توافق کرده باشد که عضو آن شود. هر کشوری ممکن است با رفتار خود به دنبال آغاز یک قانون جدید از قوانین بین‌­المللی عرفی باشد. در اکثریت بزرگ سازمان­های بین‌­المللی که تصمیمات با اکثریت آراء گرفته می­‌شود، رأی هر کشور برابر است. (استثنائاتی وجود دارد، مانند صندوق بین­‌المللی پول و اتحادیه اروپا، که در آن آراء اندازه‌­گیری می­‌شوند تا اهمیت نسبی دولت­ها در چارچوب فعالیت­های سازمان را منعکس کنند: یعنی اهمیت نسبی بین­المللی اقتصادهای آن­ها). هر کشوری. برای اعمال خود و برای دیپلمات­‌های خود از صلاحیت دادگاه‌­های هر کشور دیگر و غیره به همان میزان مصونیت برخوردار است.

البته برخی از کشورها نسبت به سایر کشورها بسیار فعال و تأثیرگذار هستند. اما حتی ایالات کوچک نیز می­‌توانند تأثیر قابل توجهی داشته باشند. در دهه 1980 مالت در اصلاحات اساسی قانون دریا که 70 درصد از مساحت کره زمین را اداره می­کند، نقش اساسی داشت و برخی از مهم‌ترین تحولات در آن منطقه از قانون در سال­‌های اولیه توسط دولت­‌هایی مانند پرو، شیلی و اکوادور آغاز شده است. توافق خوب به خصوصیات شخصی نمایندگان دولت بستگی دارد. یک سفیر بینایی و ماهر یا وزیر امور خارجه می­‌تواند تأثیری کاملاً نامتناسب با اندازه ایالت که او نماینده دارد، داشته باشد. اما در دنیایی که ایده­‌ها با سرعت شگفت‌آور انتشار می‌­یابند، شاید کمی مهم باشد که چه کسی ابتدا مفهومی را بیان کند که نیاز زمان را برآورده کند. چه کسی اکنون منشاء خواستار معاهدات سرکوب رشوه یا شکنجه یا یارانه دولت برای صادرات را به خاطر می­‌آورد؟

پیامدهای اصل برابری مستقل در قوانین خاص حقوق بین‌­الملل مورد بررسی قرار می­گیرد. به­ عنوان مثال، کنوانسیون وین در مورد قانون پیمان نامه­‌ها تصریح می‌­کند که معاهدات حاصل از اجبار باطل هستند، بنابراین این اصل را منعکس می‌­کند که هر کشوری باید آزادانه رضایت خود را بدهد که به عهده یک معاهده باشد و هیچ کشوری حق ندارد وصیت خود را به یکی دیگر تحمیل كند. همانطور که در صفحات بعد مشاهده می­‌شود، ممنوعیت تهدید یا استفاده از زور توسط یک کشور علیه هر کشور دیگر و اجبار اقتصادی وجود دارد. با ظرافت‌­تر، برابری كشورها با اصول حاكمیت صلاحیت كشورها محفوظ می­‌ماند- میزانی كه كشور می‌­تواند مردم و معاملات را به قوانین و دادگاه­‌های خود تسلیم كند، این اصول از توانایی هر کشور برای تصمیم­‌گیری در مورد چه نوع جامعه‌­ای برای حفظ آن در مرزهای خود با بهره‌­گیری از قانون داخلی خود (“قانون شهرداری”)، به ­عنوان قانونی که در داخل یک کشور یا بخشی از آن استفاده می­‌شود، محافظت می­‌کند. دولت (به­ عنوان مثال قانون انگلیسی یا قانون اسکاتلندی) گاهی اوقات خوانده می‌­شود.

مرکزیت دولت در سیستم حقوقی بین‌­المللی منجر به موارد زیر می‌­شود:

که تاریخ حقوق بین­‌الملل به موازات تاریخ دولت به­ عنوان یک مفهوم سیاسی می­ رود. سیستم دولت مدرن گاهی اوقات از صلح وستفالن در اواسط قرن 17 یا از ظهور شهر- ایالت­‌های ایتالیا در دوران رنسانس گفته می­‌شود.

گفته می‌­شود که حقوق بین­‌الملل پاهای خود را به­ عنوان یک نظریه علمی و حرفه‌­ای در آثار هوگو گروتیوس، پلیمات و دیپلمات هلندی قرن هفدهم و جانشینان وی چون امریچ دواتل پیدا کرده است. این کار برای نویسندگانی چون آلبريکو جنتیلی، استاد آکسفورد که کار او بیشتر از مواردی است که گروتئوس به دلیل ظهور حقوقی خود، حتی فقهای قبلی مانند ویتوریا و سوارز که در مورد جنبه‌­های حقوقی فتح امپراتوری اسپانیا در دنیای جدید بحث داشتند سخت است. اما چنین تاریخ‌­های گلدان از سه طریق اصلی این نکته را از دست نمی‌­دهند.

اول، همیشه روابط بین قومی وجود داشته است. حتی پیش از آنكه نظام اروپایی كشورهای مستقل عادی شود، امپراطوری­های همسایه و ایالت‌­ها و واسطه­‌ها سرو كار داشتند. دوم، تاريخ نوشتن غني و بسيار مسن­تري در خارج از اروپا وجود دارد كه به اندازه «حقوق بين الملل» همانند نوشته­‌هاي گروتيوس است. کار فقهای شریف، فقيه عراقی قرن نهم و كاتيليای هندی، بيش از هزار سال زودتر از همه شناخته شده است و سوم، کتاب­‌ها از نظر من تمرکز اشتباه دارند. این بوروکراسی و عادت است که روح قوانین بین‌­المللی را تحمل می‌­کند. وکلا صرفاً آن را نظام‌­مند می‌­کنند، در اصول و آداب و رسوم بکار رفته در معاملات بین دولت­های قرن بیست و یکم استمرار وجود دارد که می­‌توان به اولین معاملات دیپلمات­‌ها و نمایندگان و پیام رسانان بین جوامع سیاسی پی برد. معاهدات بابل باستان قابل تشخیص همان نوع عمل و ابزاری است که معاهدات مدرن دارند. اگر در ابتدا به دنبال حقوق بین‌­الملل باشد، در این زمان نهفته است كه دستیار حرفه­‌ای برخی از رئیس یا پادشاهان برای اولین بار به سود سایر مقامات وعده‌­های داده شده توسط حاكمان خارجی و راه­های برخورد با جوامع خارجی را ثبت كرده است (از جمله راه­های “مناسب” جنگ علیه آن­ها).

نویسنده: وائان لو

مترجم: دکتر یاسر هشترخانی

 

در باره hashtarkhani

همچنین بررسی کنید

چه قوانینی برای اطمینان از همزیستی مسالمت‌‏آمیز کشورها نیاز است؟

بخش دوم از فصل اول (کتاب حقوق بین‌الملل) درصورتی­که در زمان یا موقعیتی تفاوت مؤثر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *